image/svg+xml

مکتب خراسان

مکتب موسیقی خراسان از قرن سوم هجری در سرزمین خراسان و ماوراءالنهر و خوارزم به وجود آمد و تا قرن 7 و ویرانی خراسان در حمله مغول ادامه داشت. در این فاصله‌ی زمانی بین ورود اسلام تا حمله‌ی مغول به ایران، مکتبی از موسیقی در خراسان بزرگ شکل گرفت که در متون تاریخی و ادبی از آن با عنوان «طرز خراسانی» یا «روش خراسانی» یاد کرده‌اند. امروزه به جای این عناوین «مکتب موسیقی خراسان» را به کار می‌بریم.

این مکتب موسیقایی نقش تاریخی و سرنوشت‌سازی در مسیر فرهنگ‌های دور و نزدیک خود ایفا کرده است. با اینکه این مکتب وارث جریان غنی موسیقایی پیش از خود و مخصوصا از دوره ساسانی بوده، اما از لحاظ اجرایی و فنی به حدی گسترش یافت که عملا بخش عظیمی از موسیقی‌های قلمرو فرهنگ‌های شرق اسلامی را در آن زمان تحت تاثیر خود قرار داد.

مکتب دستانی

مکتب دستانی در قلمرو غرب ایران از روزگار ساسانی در تیسفون در جای مانده بود. از خصوصیات عمده مکتب موسیقایی دستانی این است که در آن ساختار اجرایی ابتدا و انتها دارند. این مسئله موجب استقلال اجرایی قطعات موسیقایی می‌شود. با شکل‌گیری غزل به مرور ساختارهای اجرایی خود را تابع ساختار غزل کردند. گوشه‌های موسیقی ایرانی از دیدگاه اجرایی استقلال دارند و این خود شبیه به تک‌بیت‌های هر غزل است. یکی از ویژگی‌های مکتب موسیقی غرب ایران کاربرد غزل در فرم آواز است.

منظور از جغرافیای غرب ایران سرزمین‌هایی است که به موازات کوه‌های زاگرس از قفقاز تا خطه‌ی فارس را در خود می‌پوشانند. این پهنه‌ی گسترده شامل شمال رود ارس، که آن را آران می‌نامیدند و همچنین تمامی آذربایجان و ولایات قزوین و قم و ساوه و همدان و کردستان و ایلام و خوزستان و لرستان و بختیاری و اصفهان و فارس و کرمان می‌شود.

مکتب مدرسی

مکتب موسیقایی مدرسی بغداد بر پایه تئوری‌های الکندی، فارابی و ابن‌المنجم تاسیس شد. در این مکتب فارابی جایگاه بالاتری نسبت به سایر فرضیه‌پردازان دارد. بیشتر این مستشرقین پایه و اساس نظریه‌های فارابی و پیروان او را در موسیقی از عقاید یونان می‌دانند بدین سبب که فیلسوفان مشرق با آثار قدیم یونانیان آشنائی داشته و از آن الهام گرفته‌اند.حوزه مکتب موسیقی شناسی مدرسی را می توان از یک سو به بغداد و دمشق و حلب و از سوی دیگر به ایران، که ابن سینا نماینده آن است، تقسیم کرد و همین تقسیم‌بندی را هم برای دو گروه زبانی عربی (آثار الکندی،‌ ابن المنجم و فارابی) و زبان فارسی (اثر ابن سینا در دانشنامه علائی) در نظر گرفت. با این که مرکز جغرافیایی این مکتب را بغداد یاد کرده اند و دیدگاه موسیقی‌شناسانه ابن سینا پیرامون مبانی موسیقی ایران را زیر عنوان همین مکتب به حساب آورده‌اند. مکتب مدرسی بغداد به جز بهره‌گیری از تعیین فواصل تنبور خراسانی، پایه‌های توضیح تئوریکی خود را روی موسیقی علمی بغداد و ایرانیان و همچنین بر اساس روش توضیحی فرضیه‌پردازان موسیقی در یونان باستان، پایه‌گذاری کرد.

مکتب منتظمیه

صفی‌الدین ارموی نویسنده «کتاب ادوار» و «رساله شرفیه» در اصل بنیان‌گذار مکتب منتظمیه بغداد است و نویسندگان پس از او چه نویسندگان عرب‌زبان و چه آنان که آثارشان را به زبان فارسی یا ترکی می‌نوشتند عموما تحت تاثیر او بودند. اندیشه نگارش نغمه‌ها با حروف، نزد نظریه‌پردازان مکتب مدرسی بغداد نیز رواج داشته است. اما بهترین نمونه نگارش موسیقی را در دوره صفی‌الدین اموی مشاهده می‌کنیم. احتمالا او این شیوه نگارش را از اندیشه نغمه‌نگاری نیکوماخوس الهام گرفته است. همچنین ابداع دو ساز نزهت و مغنی را به صفی‌الدین ارموی نسبت می‌دهند.

از ویژگی‌های مکتب منتظمیه روش درجه‌بندی و نام‌گذاری ساختارهای اجرایی (مد) است. در این روش، مدهای موسیقایی را با توجه به فواصل درجاتشان دسته‌بندی کرده، برای هر کدام نامی تعیین و آنها را با عناوین شدود، دایره، مقام، پرده و شعبه مشخص کرده‌اند. نام‌گذاری و دسته‌بندی مدها در اصل به سنت کهن موسیقی خراسان بازمی‌گردد. این روش را مکتب منتظمیه بغداد بعدها از مکتب موسیقی خراسان اقتباس می‌کند.

بعد از صفی‌الدین ارموی، عبدالقادر بخش‌هایی از مکتب منتظمیه بغداد را اعتلا داده و به توضیح و تبلیغ این مکتب پرداخت. او در زمان حیات خود در حوزه‌های جغرافیایی متفاوتی از جمله سمرقند، پایتخت تیمور؛ تبریز، مرکز حکومت میران‌شاه پسر تیمور و جلایریان؛ بغداد در بارگاه جلایریان و بالاتر از همه در بورسه ترکیه تختگاه اولیه دولت عثمانی؛ و همچنین در هرات به اجرای موسیقی و تألیف آثار تئوریک خود مشغول بوده است.

مکتب آندلس

در سال ۹۲ هجری قمری، مسلمانان بر بخشی از شبه جزیره ایبری در جنوب غرب اروپا که در ادبیات جغرافیایی اسلامی به «اندلس» شهرت یافت، مسلط شدند. این رخداد تاریخی به نوبه خود، زمینه مساعدی برای ۸۰۰ سال تبادل فرهنگی پربار میان حوزه شرق اسلامی و آن سرزمین فراهم آورد. یکی از نتایج این تبادلات فرهنگی، ظهور و قوام موسیقی درخشانی بود که در فضای مساعد آندلس بالید و نه تنها مردمان آن دیار را از ثمرات خود بهره‌مند کرد، بلکه بر جهان پیرامون خود نیز تأثیر چشمگیری نهاد.

مکتب موسیقی آندلس در قرن سوم هجری با ورود زریاب موسیقی‌دان بزرگ دربار هارون الرشید به کوردوبا شکل گرفت. این مکتب از پایه‌ای‌ترین مکاتب موسیقی در سرزمین‌های مراکش، الجزایر و تونس است.

مکتب دستگاهی

پدیده هنری دستگاه  در موسیقی ایران پدیده ای پیچیده و تاریخی است. سرنوشت تاریخ پیدایش آن را باید در تاریخ فرهنگ، مخصوصاً از دوران مغول به این سو جستجو کرد. پدیده تبدیل نظام مقامی به نظام دستگاهی به تدریج با پیدا شدن واژه دستگاه در اواسط دوران صفوی شروع و در اواخر دوران قاجار منجر به شکل‌گیری دستگاه و آواز در قالب ردیف می‌شود و امروزه رکن اصلی نظام موسیقی کلاسیک ایران محسوب می‌شود.

مکتب حجاز

توضیحات

مکتب دمشق

توضیحات

مکتب هرات

آنچه عبدالقادر مراغه‌ای از مکتب منتظمیه به سمرقند و هرات آورده بود از طریق محمد بنایی به بارگاه شاهرخ در هرات، پایتخت دوم تیموریان، انتقال یافت و به مکتب موسیقی هرات معروف شد.

مکتب هند

توضیحات

مکتب کشمیر

توضیحات

مکتب مصر

مکتب موسیقی ترکیه، با هر محتوایی که از قرن چهاردهم تا قرن نوزدهم میلادی طی کرد، تأثیر مستقیم خود را در قرن نوزدهم بر موسیقی مصر بر جای نهاد و موجب گسترش و تحولی در موسیقی مصر شد. مصر از قرن سیزدهم تا قرن هجدهم تحت استیلای مملوک ترک، کرد، یونانی و آلبانی بوده و به جز ویرانی‌های اجتماعی و هنری آثار مطلوبی از این دوران باقی نمانده است. با قتل عام مملوک در ۱۸۱۱ میلادی و روی کار آمدن محمد علی و برقراری حکومت در خاندان وی به مدت ۱۵۰ سال، آموزشگاه‌های موسیقی ارتش نوبنیاد مصر تاسیس شد. با ورود موسیقی‌دانان فرانسوی و ایتالیایی راه دیگری بر موسیقی مصر گشوده شد. دسته‌های موسیقی نظامی گاهی در بازارها موسیقی نظامی و کلاسیک را برای مردم اجرا می‌کردند. این امر تا اندازه‌ای باعث شناسایی و معرفی موسیقی اروپایی به مردم مصر شد.

مکتب نوبات

توضیحات

مکتب ترکی

عبدالقادر مراغه‌ای تعدادی از اشعار حافظ و سایر شعرای ایرانی را به کار گرفت. همین روش را بعدها اخلاف وی یعنی حافظ پست، مصطفی عطری افندی و باقر آقا ادامه دادند. در قرن‌های متأخر طبعی مصطفی افندی، حاج سعدالله، دل حیات خانم، اسماعیل افندی و حاج عارف‌بی و چند نفر دیگر که تا اندازه‌ای مسیر مکتب عبدالقادر و ذهنیت عرفانی مولانا و تأثیر ادبیات غنایی ایرانی را درک می‌کردند نیز پی گرفتند و بدین طریق، فرم نوینی را برای موسیقی ترکیه به ارمغان آوردند که به این فرم «شرکی» یا «شرقی» می‌گفته‌اند و موجب راهیابی موسیقی ترکیه به سیستم نوینی شد. با اینکه فرم شرکی از ساخته های شعر ایران بهره می‌گرفت، رفته‌رفته مسیر خود را از موسیقی ایرانی جدا ساخت.

مکتب موسیقی ترکی، بیرون از بارگاه سلاطین و با تلفیق اندیشه عرفانی مولانا، به پیدایش شاخه‌ای از موسیقی صوفیانه و موسیقی الهی ترک منجر شد. استفاده از فرم غزلی ایرانی در آغاز از زمان عبدالقادر و به مرور تا اواخر قرن نوزدهم رفته‌رفته رو به کاهش گذاشت. کاربرد واژگان فارسی در فرم شرکی نیز کاهش یافت و رابطه نهانی ادبیات ایرانی با موسیقی ترکیه از این زمان کمتر شد.

مکتب مالوف

موسیقی نوباتی را در تونس مألوف می‌گویند که شاخه‌ای از موسیقی آندلسی است. پیش از ورود مجدد مسلمانان از کوردوبا به تونس، در ۱۴۹۲ میلادی، زریاب در سفرش از بغداد به اسپانیای کنونی از سرزمین تونس عبور کرد. بیش از چهار قرن پیش شهر قیروان، پایتخت تونس، مرکز حکومت اغلبی‌ها، شهری مذهبی بود که از دیدگاه‌های هنری با شهرهای کوردوبا و بغداد و فاسی و قاهره رقابت می‌کرد. در مهاجرت مسلمانان که در ۱۴۹۲ میلادی از اسپانیا به شمال آفریقا صورت گرفت، حدود هشت هزار نفر از مهاجران آندلسی به تونس وارد شدند. این مهاجران موسیقی‌شان را با خود همراه آوردند و آن را با فرهنگ موسیقایی بومی تونس تلفیق کردند. شعر و موسیقی نوین در قالب موسیقی مألوف، تونس راه خود را پیمود.

مکتب یمن

تاثیر موسیقی مصر بر موسیقی یمن است که با انقلاب سیاسی یمن بعد از ۱۹۶۰ میلادی نه تنها در یمن بلکه در سراسر ممالک عرب‌زبان تأثیر چشمگیری از خود بر جای گذاشت. قبل از ورود موسیقی مصری به یمن نوشته‌های محمد ابوبکر الفارسی، که در یمن می‌زیست، در قرن یازدهم هجری تأثیر خود را به نحو شایانی بر موسیقی یمن گذاشته بود.

مکتب اروپا

توضیحات

مکتب شش مقام

توضیحات

مکتب ارض روم

توضیحات

مکتب اون ایکی مقام

توضیحات

مکتب ساسانی

توضیحات

+
|
-
میلادی
قمری